مقابله با چالش ها و استفاده از فرصت ها برای آینده كاری روشن تر
یک تجزیه و تحلیل بازار کار جهانی و روندهای شغلی، با استفاده از ریز داده های سازمان بین المللی کار، استراتژی هایی را برای تقویت و توسعه مهارت ها و نیز افزایش رقابت پذیری، چابکی و انعطاف پذیری جوانان، مورد تاکید قرار داده است.
موضوع مهارت ها در حال حاضر در دستور کار سیاست های جهانی قرار دارد، همانطور که ابتکاراتی مانند روز مهارت در اروپا در سال ۲۰۲۳ برگزار شد و نتیاج خوبی را نیز به دنبال داشت. پس از همهگیری، دولتها به دنبال تقویت سیستمهای توسعه مهارتها و ترویج یادگیری مادامالعمر، ارتقاء مهارت و مهارتهای مجدد برای حمایت از رقابتپذیری، چابکی و انعطافپذیری نیروی کار در برابر شوکها و اختلالات آینده، و همچنین روندهای تحولآفرین درازمدت نظیر گذارهای سبز و دیجیتال می باشند. در حالی که این موضوع مربوط به همه کارگران می شود، ولی برای جوانان اهمیت بیشتری دارد زیرا با موانع بیشتری در بازار کار روبرو بوده (نسبت به بزرگسالان) و از طریق اختلال مضاعف در اشتغال و آموزش/ مهارت آموزی، به شدت تحت تاثیر این بیماری همه گیر قرار گرفته اند، و مهمتر از همه، ستون فقرات نیروی کار آینده ما را تشکیل می دهند. این برنامه، به بررسی بازار کار و روندهای شغلی جوانان پرداخته و بینش هایی را در مورد چالش ها و فرصت های موجود از منظر توسعه مهارت ها ارایه می نماید.
مشارکت جوانان در نیروی کار (که به عنوان افراد ۱۵ تا ۲۴ ساله تعریف می شوند)، و همچنین عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موثر بر آن، در کشورهای مختلف متفاوت است. برای مثال، کشورهای آمریکای شمالی و اروپای شمالی و غربی، علیرغم سطح بالای تحصیلات در میان جمعیت در سن کار، نرخ مشارکت نیروی کار (LFPRs) نسبتاً بالایی برای جوانان دارند. این امر عمدتاً به دلیل فرهنگ ترویج اشتغال پاره وقت در میان جوانان، از جمله جوانانی است که هنوز در آموزش و مهارت آموزی هستند.
این مناطق سهم زیادی از اشتغال جوانان در تجارت خرده فروشی و در صنایع خدمات غذایی و نوشیدنی دارند. در مناطق دیگر، به عنوان مثال در بسیاری از کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی، آفریقای مرکزی، شرقی و غربی، و آسیای جنوب شرقی، نرخ مشارکت نیروی کار نسبتاً بالای جوانان منعکس کننده ضرورت اقتصادی است و جوانان زودتر تحصیل و آموزش را ترک می کنند. در این مناطق بیشترین سهم اشتغال جوانان در بخش کشاورزی و خرده فروشی است. در مناطقی مانند کشورهای عربی، آفریقای شمالی و آفریقای جنوبی، نرخ مشارکت نیروی کار در میان جوانان در بسیاری از کشورها پایینتر است و با نرخ بسیار بالایی از جوانانی که در آموزش، اشتغال یا مهارت آموزی نیستند (NEET) همراه است، به ویژه در میان زنان جوان. برآوردهای جهانی سازمان بین المللی کار نشان می دهد که زنان جوان تقریباً دو برابر بیشتر از مردان جوانی هستند که در آموزش، اشتغال یا مهارت آموزی نیستند(NEET) ، آنهم با یک شکاف جنسیتی به مراتب بیشتر که در برخی زمینه ها کاملاً مشهود است. نرخ جهانی آموزش، اشتغال یا مهارت آموزی نیستند (NEET) در طول همهگیری کووید-۱۹، بهطور قابلتوجهی افزایش یافت (بیش از ۲۸۰ میلیون جوان در سال ۲۰۲۰ در این وضعیت قرار داشتند)، بطوری که بهبود اشتغال جوانان در سراسر جهان را کند و نابرابر کرده است.
واقعیت های متفاوت جوانان شاغل در سراسر جهان، در ساختار شغلی آنها یعنی در مشاغلی که دارند، نیز منعکس می شود. کارگران خدمات و فروش (به طور خاص، کارگران فروش و کارگران خدمات شخصی) سهم قابل توجهی از کارگران جوان اعم از زن و مرد را در بیشترین تعداد کشورهای جهان تشکیل می دهند. علاوه بر این، در بسیاری از کشورهای با درآمد کم و متوسط پایین، سهم بزرگی از زنان و مردان جوان به عنوان کارگران ماهر بازار محور و به عنوان کشاورزان، ماهیگیران و شکارچیان کار می کنند. برای زنان جوان، مشاغلی مانند کارگران پشتیبان دفتری و کارگران صنایع دستی و مشاغل مرتبط (فرآوری مواد غذایی، کار چوب، پوشاک و سایر صنایع دستی و مشاغل مرتبط) نیز در میان مشاغل برتر قرار دارند (که در اینجا بیش از ۵ درصد از کارگران زن جوان را تشکیل می دهند). برای مردان جوان، سایر مشاغل موجود در گروه صنایع دستی و مشاغل مرتبط (کارگران ساختمان و مشاغل مرتبط؛ کارگران ماشین آلات فلزی و مشاغل مرتبط) و اپراتورهای کارخانه و ماشین آلات (به ویژه رانندگان و اپراتورهای کارخانه های سیار) نیز در میان مشاغل برتر قرار دارند.
هنگامی که تجزیه و تحلیل به بزرگسالان جوان گسترش می یابد (یعنی گروه سنی ۲۹-۲۵)، متخصصان و تکنسین ها و متخصصان وابسته در میان مشاغل برتر ظاهر می شوند. این موضوع تا حدی نشان دهنده الزامات مربوط به صلاحیت های بالاتر این مشاغل ماهر است، اما همچنین انباشت مهارت ها و تجربه نیز می باشد، از جمله مهارت هایی که از طریق آموزش و مهارت آموزی رسمی و غیر رسمی به دست می آیند. بنابراین، گسترش تجزیه و تحلیل به گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال، ما را قادر میسازد تا افرادی را که دیرتر وارد بازار کار شده اند (پس از گذراندن سالهای بیشتری در تحصیل) و نیز جوانانی را که ممکن است زودتر وارد شده اما متعاقباً، به مشاغل دیگر منتقل شدهاند، جذب کنیم. در واقع، مشارکت نیروی کار به تدریج در گروههای سنی ۵ ساله بین ۱۵ تا ۲۹ سال افزایش مییابد، و ترکیب اشتغال جوانان بر این اساس گسترش یافته و متنوعتر میشود (یعنی طیف وسیعتری از مشاغل را در بر میگیرد). با این حال، توجه به این نکته مهم است که توزیع اشتغال در نهایت به عوامل مربوط به تقاضا نیز بستگی دارد (به عنوان مثال، در دسترس بودن فرصت های شغلی در سراسر فعالیت های اقتصادی).